چند و چون احتمال جنگ ایران و اسرائیل
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۷۱۸۴
فرارو-با گذشت بیش از ۱۰ روز از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، پروازهای لوفت هانزا به ایران و از ایران به مقاصد دیگر منتفی شده است، سطح تبادل پیام بین سران کشورهای مختلف با ایران و اسرائیل افزایش یافته و بازار حدس زدن زمان احتمالی حمله ایران به اسرائیل بسیار داغ است.
به گزارش فرارو، با توجه به حساسیت بالای این اتفاق، بسیاری از کشورها، محدودیتهایی برای سفر اتباع خود به ایران و اسرائیل تعیین کرده و حتی از آنان خواسته اند این کشورها را تا روشن شدن میزان انتقام ایران از اسرائیل ترک کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رسانه آمریکایی سی بی اس در گزارشی درباره چگونگی احتمال حمله ایران به اسرائیل نوشت: «بر اساس گفته ۲ منبع آگاه آمریکایی، حمله ایران به اسرائیل، پهپادی و موشکی است. انتظار میرود حمله بزرگ ایران به اسرائیل با بیش از ۱۰۰ پهپاد و دهها موشک علیه اهداف نظامی اسرائیل انجام شود.» همزمان با انتشار این اخبار، ارتش اسرائیل در بیانیهای مدعی شد: «ایران عواقب تشدید اوضاع را متحمل خواهد شددر این بیانیه ادعا شده: ما در حالت هوشیاری بالایی قرار داریم و آمادگی خود را برای محافظت از اسرائیل در برابر حمله ایران افزایش دادهایم. ما برای همه سناریوها آماده هستیم و برای محافظت از اسرائیلیها اقدامات لازم را با متحدان خود انجام خواهیم داد.»
در همین حال، یک مقام ارشد دولت آمریکا و یک منبع اطلاعاتی به سیانان گفتند، ایالات متحده احتمال میدهد ایران به طور مستقیم به اهدافی در داخل اسرائیل حمله کند و ممکن است نیروهای نیابتی ایران نیز در این حملات مشارکت داشته باشند. به دلیل همین مسائل، ژنرال اریک کوریلا، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا، سنتکام، در اسرائیل به سر میبرد تا با مقامهای ارشد اسرائیلی درباره تهدیدات امنیتی، صحبت کند.
همچنین اگرچه دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل مدعی شده که ایران مسئول تصمیم برای تشدید بیشتر تنش خواهد بود و ارتش برای همه سناریوها آماده است، اما سرلشکر صفوی، مشاور نظامی رهبر انقلاب، گفته است: «بعد از اعلام موضع صریح رهبری و مسئولان برای تنبیه رژیم صهیونیستی، تمامی ارگانهای سیاسی و نظامی صهیونیستها به لرزه در آمده است؛ حمله نظامی به رفح فعلاً متوقف شده تا ببینند ایران چگونه، کجا و کی پاسخ تلافیجویانه خواهد داد.»
با توجه به این شرایط پرسشهای مطرح است از جمله این که ایران چه زمانی و چگونه از اسرائیل انتقام خواهد گرفت و تبعات این حمله چه خواهد بود؟ فرارو در راستای پاسخ دهی به این سوالات با عبدالرضا فرجی راد، استاد ارشد ژئوپلیتیک و تحلیلگر سیاسی گفتگو کرده است:
سناریوهای ایران برای چگونگی حمله مشخص استعبدالرضا فرجی راد به فرارو گفت: «ایران اعلام کرده است حمله به کنسولگری را تلافی خواهد کرد. این موضوع نیز اجتناب ناپذیر است، اما معنای این اعلان ایران این نیست که لزوما امروز و فردا این کار را خواهد کرد، اصلا مشخص نیست این تلافی امروز خواهد بود یا یک هفته دیگر. درواقع در درجه اول، این موضوع، یک جنگ روانی علیه اسرائیل است که از سوی ایران به راه افتاده و به اسرائیل فشار میآورد. این هم، بخشی از جنگ و تلافی است که ایران بر سر اسرائیل میآورد. اسرائیل، در وضعیت اضطراری قرار دارد و هم مردم در اضطراب به سر میبرند و هم دولتمردان و ارتش اسرائیل. در حال حاضر همه چیز در اسرائیل در حالت اماده باش است و چنین وضعیتی برای اسرائیلیها کاملا ناخوشایند است. نکته دیگر این که ایران با توجه به شرایط موجود در منطقه، به دنبال این است که از وقوع هر نوع جنگ گسترده ای، پیشگیری کند. قطعا ایران سناریوهای مختلفی را آماده کرده است؛ این سناریوها بر اساس شرایط زمانی و مکانی اجرایی میشود. ممکن است طی روزهای آینده یا حتی ماههای آینده، شرایط، مناسب تلافی باشد. توجه به همه این نکات مهم است.»
وی افزود: «نکته سوم این است که اصلا مشخص نیست ایران، مایل است از خاک خود اسرائیل را هدف قرار دهد یا خیر. احتمال بسیار کمی وجود دارد که ایران بخواهد از داخل کشور، اسرائیل را هدف قرار دهد، این احتمال وجود دارد که از جای دیگری و از طریق گروههای شبه نظامی منطقه و به شکل گروهی یا انفرادی، حملاتی علیه اسرائیل رقم بخورد. همه اینها بستگی به این دارد که مقامات کشور بر اساس شرایط تشخیص دهند، کدام سناریو قابلیت اجرای بهتری را دارد. این سناریوهای احتمالی در شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسیده است.»
تاثیر رسانهها بر برافروختن آتش جنگاین استاد ژئوپلیتیک افزود: «رسانههای غربی و عبری به دو نوع اصلی تقسیم میشوند. یک گروه از این رسانه ها، طرفدار اسرائیل هستند و میخواهند به هر طریقی این مفهوم را القا کنند که جنگی علیه اسرائیل در شرف وقوع است و آمریکا باید در حمایت از اسرائیل وارد معرکه شود، برخی دیگر هم هستند که گمانه زنی میکنند. این گمانه زنیها با توجه به آمارها، تحولات، جا به جایی نیروهای نظامی و سخنانی است که مطرح میشود. تحت تاثیر همین نوع اخبار است که شرکتهای غربی از جمله هواپیمایی لوفت هانزا، جانب احتیاط را رعایت میکنند. نکته جالب این که؛ شرکتهای غیرغربی، به فعالیت عادی خود ادامه میدهند و تنها شرکتهای غربی هستند که فعالیت خود را بر اساس همین خبرها و اطلاعات رسانه ها، محدود کرده اند.»
وی افزود: «هیچ تردیدی وجود ندارد که چه ایالات متحده و چه ایران، به دنبال به راه انداختن جنگ گسترده نیستند. حتی آمریکاییها اعلام نکرده اند که به ایران حمله میکنند، بلکه صرفا سخن از حمایت از اسرائیل میگویند. در ادبیات دیپلماتیک، حمایت از اسرائیل تفاوت زیادی با این دارد که ایالات متحده مستقیما بگوید به ایران حمله خواهد کرد. آمریکا کاملا آماده است که قبل از رسیدن موشکها به خاک اسرائیل و بین راه از طریق پایگاههای خود در کشورهای عربی، حتی الامکان، حملات را خنثی کند. حدس اصلی من این است که عملیات انتقامی ایران از طریق نیروهای مقاومت و به شکل دسته جمعی انجام خواهد شد. آن چه مسلم و تردید ناپذیر است، تمایل ایران به اجرای عملیات انتقامی است.»
جنگ رخ نخواهد داد!این تحلیلگر ارشد سیاسی گفت: «اگر این استراتژی را قبول داشته باشیم که ایران و ایالات متحده تمایلی ندارند در منطقه درگیری به وجود آورند (همانطور که در ۶ ماه گذشته نیز به خوبی از پس مدیریت این موضوع برآمده اند) پس میدانیم که هر دو طرف کاملا مراقبند که هیچ نوع درگیری مستقیمی ایجاد نشود و اگر اعتقاد داشته باشیم که این درگیری مستقیم، نباید رخ دهد، پس به این استدلال میرسیم که کاملا بعید است از داخل ایران، حملاتی مستقیم انجام شود. مطمئنا سناریویی که شورای امنیت ملی برای انتقام از اسرائیل تایید کرده، نه بسیار بزرگ و فراتر از حدی است که اسرائیل عمل کرده و نه بسیار کوچک و پایینتر از حد انتظار. اما یک نکته مهم را فراموش نکنیم، افرادی که بسیار تندرو هستند و چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران نشسته و معتقدند باید حمله سنگینی از داخل خاک کشور، علیه اسرائیل انجام شود، به ظرایف سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه بی توجهند.»
وی افزود: «حملاتی که اسرائیل، علیه لبنان، سوریه و نیروهای ایرانی در منطقه انجام میدهد، بخشهایی از انتقامی است که در رابطه با حادثه طوفان الاقصی یا ۷ اکتبر انجام میشود؛ هر چند مقامهای ایران از همان ابتدا هر نوع دخالت در عملیات ۷ اکتبر را تکذیب کرده اند، اما اسرائیل بر این باور است که حماس بدون حمایت ایران به هیچ وجه توان چنین عملیاتی را نداشته است. معتقدم که هم اسرائیل و هم اروپا و آمریکا از تبعات حمله شدید ضربههایی میخوردند به همین دلیل بعید میدانم برنامه ایران شامل اقداماتی باشد که بیش از حد حساسیت زا است. من اعتقاد دارم که جنگ رخ نخواهد داد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: جنگ اسرائیل آمریکا غزه قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل ایران به اسرائیل ایران و اسرائیل ایالات متحده علیه اسرائیل حمله ایران سناریو ها رسانه ها بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۷۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.